دلم کودکی ام را می خواهد ...

زندگی

 دلم کودکی ام را می خواهد ....

دلم آبپاشی های یواشکی ظهر تابستان وقتی عمه ام خواب بود را می خواهد ...

دلم آن گربه های ملوس را می خواهد که درکنج حیاط خانه عمه بدنیا آمده بودند و من دور از چشم عمه به آنها دست میزدم ...

دلم می خواهد باز نق بزنم و به دنبال پدربزرگم راه بیوفتم و برم سفر ...

آنهم چه سفری ... بروم همراهش سفر ولی بازنگردم . دلم آن مقصد سفر کودکی ام را می خواهد ...

دلم آن انتظار شیرین دو نفری من و برادرم را میخواهد ، برادرم خوب یادش هست کدام انتظار را می گویم ،

انتظاری که توشه اش دیدار پدرم بود ...

حیف چه زود گذشت ، بچه گی ام شیرین بود بسیار شیرین تر از باز ی های امروزی بچه های امروزی ...

یادش به بخیر 

من دلم کودکی ام را می خواهد ...

 



نظرات شما عزیزان:

مجید خادم
ساعت17:40---12 آبان 1395

سلام بهار خانم مهربون

خوشحالم از اینکه بعد از مدت‌ها، سری به " روزگار ما " زدی .
شما کم‌پیدایی !
... من، کم و بیش، سری می‌زنم !
البته از روی اَپ میهن بلاگ روی گوشیم، دیدم که هفتۀ گذشته زحمت کشیدی و پیغام گذاشتی؛ منتها چون مشغول ادامه تحصیل هستیم و این هم، شده مشغله‌ای (صد البته مثبت و رو به جلو) مزید بر سایر مشغله‌هام، شاید بلافاصله نتونم پاسخ بدم .

در مورد دیدگاهت در خصوص این پست ...
... البته الان مدتهاست که رویه‌ام، بروزرسانی شده و ترجیح می‌دم بجای تهیه کتاب‌های فیزیکی که از هر نظر، اقدام غیر منطقی و بی‌موردیست، ای‌بوک مطالعه کنم: ای‌بوکهایی که؛ یا رایگان از طریق بعضی از گروه‌های حاضر در تلگرام و غیره، در دسترس قرار می‌گیره؛ یا از طریق اَپ‌هایی، می‌شه آنلاین، اون‌ها رو تهیه کرد و بدونِ داشتنِ معایبِ کتب فیزیکی، در هر لحظه از زمان، به اونها دسترسی داشت ... بهرحال، فکر می‌کنم با رواج ای‌بوک‌ها، دیگه بهانه‌ای برای عدم مطالعه نیست؛ نه سنگین هستن! نه جا می‌گیرن! نه درختی بخاطرشون قطع می‌شه! نه ... !

بهرحال صداقت و جسارتِ بهار خانوم توی اذعان به اهل مطالعه‌نبودن، جای تحسینِ زیاد رو داره؛ صدالبته بشرطی که بصِرفِ خودانتقادی، اکتفا نکنیم و اِشکال رو برطرف کنیم .

امیدوارم همیشه شاد، آگاه‌تر و رو به پیشرفت باشی؛ در همۀ زمینه‌ها .


 

سلام جناب خادم بزرگوار 

ای بوک رو نمیدونم چجوریه و نمیدونستم اینجوری هم میشه مطالعه کرد ... جالبه ... سعی میکنم برم دنبالش و ببینم چجوریه...

امیدوارم موفق باشید



T
ساعت11:17---30 مرداد 1395


سلام
بهار .........
مطالب جالبی داری..


 سلام 

ممنونم ...

 



سیدمرتضی قاضوی
ساعت14:43---15 مرداد 1395

سلام بهار
سلام جنوب
می بینم که بهار دوتا پست گذاشتی..
یادش بخیر بچگی های ما..
اصلن پرچم دهه ی شصتی ها بالاست؛ کی میگه دوره ی ما بد بوده؟ خیلیم خوب بوده..
ممنون از یادآوری ی زیبات


 

سلام سید خوب هستین ؟

بچگی من خیلی عالی بود واقعا یادش بخیر ...

هنوز یادم میاد کلی ذوق میکنم و انرژی مثبت می گیرم ...لبخند

خواهش میکنم سید ...

جنوبم سلام دارن خدمتتونلبخند



شهاب
ساعت8:42---13 مرداد 1395

سلام انشا لله همیشه موفق باشی و شاد ،زیاد فکر گذشته رو نکن آبجی اخه دیگه بر نمیگرده


 

سلام 

گاهی چیزایی تو گذشته هست که آدمو پر انرژی تر میکنه ... مثل شادی هایه واقعی ، پاک و ساده ی دهه شصتیا و حتی دهه پنجاهیا ...

خیلی حس خوبی به آدم دست میده ... خیلیییییی خوبه ...



جنوب
ساعت17:56---26 تير 1395

نوشته ات قشنگ بود بهار..
چه زود گذشت کودکی..یادش بخیر

دلم کودکی را میخاد توی ان خانه قدیمی..با تمام شیطنت های بچگی..


سلام 

من کودکیم خیلی شیرین بود کاش هیچوقت بزرگ نمیشدمخجالتی

 



نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در شنبه 26 تير 1395برچسب:,ساعت 9:51 توسط بهار|


آخرين مطالب
Design By : Pars Skin